نوشتهی آمنه حکمی
این پایاننامه توسط خانم آمنه حکمی برای دریافت مدرک کارشناسیارشد در رشتهی اندیشهی سیاسی در اسلام از پژوهشکدهی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در سال 1397 نوشته شده است. راهنمایی این پایاننامه را آقای دکتر یحیی فوزی و مشاورهی آن را خانم دکتر گیتی پورزکی بر عهده داشتند. این پایاننامه در شش فصل و 323 صفحه نوشته شده و نویسنده در نگارش آن از 297 منبع فارسی و دو منبع لاتین بهره برده است.
نویسنده در فصل اول این پژوهش با عنوان «کلیات»، با اشاره به حملهی کشور عراق به ایران و رویکرد احزاب و گروههای سیاسی در برابر این تهاجم، از جمله چهار گروه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق، نهضت آزادی و جامعهی روحانیت مبارز، هدف خود را در این پژوهش، بررسی مواضع و عملکرد متفاوت آن احزاب و گروهها و واکاوی دلایل و انگیزههای ذهنی و عینی آنها در اتخاذ مواضع متفاوت در قبال جنگ تحمیلی بیان کرده است.
سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از:
در مقابل تهاجم به کشور و نقض تمامیت ارضی، با توجه به عوامل و مواضع ذهنی گروههای سیاسی فعال، آنها چه مواضع عینی و عملکردی را اتخاذ کردند و تفاوت مواضع عینی و عملکرد گروههای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جامعهی روحانیت مبارز با مواضع و عملکرد نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق در قبال آغاز و روند جنگ چگونه و مبتنی بر چه بنیانهای نظری و عینی بوده است؟
سؤالهای فرعی پژوهش نیز عبارت است از:
1. عملکرد و مواضع سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مبتنی بر چه بنیانهای نظری و عینی بوده است؟
2. عملکرد و مواضع تشکل نهضت آزادی مبتنی بر چه بنیانهای نظری و عینی بوده است؟
3. عملکرد و مواضع گروهک مجاهدین مبتنی بر چه بنیانهای نظری و عینی بوده است؟
4. عملکرد و مواضع جامعهی روحانیت مبارز مبتنی بر چه بنیانهای نظری و عینی بوده است؟
فرضیهی اصلی این پژوهش عبارت است از:
تفاوت در اندیشهی سیاسی و نوع نگرش به نظام سیاسی جمهوری اسلامی از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر تفاوت مواضع و عملکرد این گروههای سیاسی در دوران جنگ بوده است.
نویسنده در ادامه به پیشینهی پژوهش پرداخته و با نگاهی انتقادی، ضمن معرفی و بررسی پژوهشهای پیشین، وجه تمایز این پژوهش را با دیگر پژوهشها مشخص کرده است. وی در ادامه و در قسمت تعاریف و شاخصسازی مفاهیم، مفهومهایی چون گروهها و احزاب سیاسی، مواضع، عملکرد، دفاع مقدس و گروههای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق، نهضت آزادی و جامعهی روحانیت مبارز را تعریف کرده است.
روش پژوهش در این پایاننامه توصیفی ـ تحلیلی و شیوهی گردآوری اطلاعات اسنادی ـ کتابخانهای است.
نویسنده در ادامه به جریانهای سیاسی در جمهوری اسلامی در سالهای 1357-1367 ش پرداخته و آنها را ذیل سه عنوان جریانهای سوسیالیستی، جریانهای لیبرالی و جریانهای اسلامی مورد بررسی قرار داده است. وی در ادامه جنگ ایران و عراق را مورد بحث قرار داده و بسترها و زمینههای تهاجم عراق به ایران را در 31 شهریور 1359 بررسی کرده است. از نظر نویسنده، وضعیت بحرانی و متشنج ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ماهیت توسعهطلبانه حزب بعث، حزب حاکم بر عراق و نگرانی از وقوع جنبشی شیعی در آن کشور و متأثر از انقلاب اسلامی ایران و نقش قدرتهای جهانی چون آمریکا و شوروی در وقوع این جنگ مؤثر بود. وی آنگاه سیر زمانی جنگ تحمیلی را به سه دورهی مشخص تقسیم کرده و ویژگیهای هر دوره را برشمرده است.
فصل دوم این پایاننامه به «سازمان مجاهدین خلق و تحلیل مواضع آن در دوران جنگ تحمیلی» اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، ابتدا به تاریخچهی شکلگیری سازمان مجاهدین خلق پرداخته و آنگاه استراتژی و عملکرد آن را پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بحث قرار داده است. مواضع و عملکرد این حزب در سالهای 1357-1359 و مواضع عینی سازمان مجاهدین خلق در جنگ تحمیلی دیگر بحثهای مهم این فصل را تشکیل میدهد. از نظر نویسنده، سازمان مجاهدین خلق در جریان تهاجم عراق به ایران، ابتدا با صدور اعلامیهای آن را محکوم کرد ولی با اتخاذ سیاستهای تفرقهافکنانه در داخل، همچنان به رویکرد واگرایانه در قبال جمهوری اسلامی و برخی از نهادهای انقلابی ادامه داد و در نهایت با اعلام جنگ مسلحانه در سال 1360، عملاً جبههی جدیدی را در داخل کشور گشود و آنگاه به صورت مستقیم به همکاری با عراق پرداخت. جاسوسی برای دولت عراق، ورود به جنگ جبههای با جمهوری اسلامی و انجام عملیات نظامی علیه ایران از جمله اقدامات آن سازمان در طول جنگ تحمیلی بود.
نویسنده در فصل سوم با عنوان «نهضت آزادی و مواضع آن در دوران جنگ تحمیلی»، ابتدا به تاریخچهی نهضت آزادی پرداخته و سپس مواضع نهضت آزادی را در رخدادها و تحولات انقلاب اسلامی مورد بحث قرار داده است. او در ادامه با اشاره به انتخاب مهدی بازرگان، دبیرکل نهضت آزادی به نخستوزیری موقت و انتخاب دیگر اعضای نهضت آزادی به سمتهای مهم دولتی، جایگاه این جریان را در نخستین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی بررسی کرده و سپس به مواضع عینی آن تشکل سیاسی در قبال جنگ ایران و عراق پرداخته است. از نظر نویسنده، نهضت آزادی تا سال 1361 از استراتژی نظامی کشور دفاع میکرد و از آن زمان رویکردی انتقادی به ادامهی جنگ اتخاذ کرد و بهویژه مخالف ورود نیروهای نظامی ایران به خاک عراق بود.
در فصل چهارم این پژوهش، مواضع سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از ائتلاف گروههای هفتگانهی مسلمان شکل گرفت و به یکی از مهمترین تشکلهای همسو با جمهوری اسلامی تبدیل شد. نویسنده در این فصل نیز چون دو فصل پیشین، ابتدا به شکلگیری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پرداخته و گروههای هفتگانهی تشکیلدهندهی آن را (امت واحده، بدر، توحیدی صف، فلاح، فلق، منصورون و موحدین) معرفی کرده است. آنگاه اختلافات درون آن سازمان را که در نهایت به تعطیلی آن تشکل انجامید، بررسی کرده است. وی سپس به مواضع عینی آن سازمان در قبال جنگ تحمیلی پرداخته و راهبرد آن سازمان را ضرورت دفاع همه جانبه از امنیت در داخل و مقابله با تهاجمات خارجی معرفی کرده است.
نویسنده در آخرین فصل این پژوهش به مواضع جامعهی روحانیت مبارز در دوران دفاع مقدس پرداخته است. وی در این فصل نیز ابتدا تاریخچهای از تشکیل جامعهی روحانیت مبارز را بیان کرده و آنگاه مواضع آن جریان سیاسی- فکری را در دو سال نخست جمهوری اسلامی و سپس جنگ تحمیلی بررسی کرده است. از نظر نویسنده، موضع جامعهی روحانیت مبارز در ارتباط با جنگ تحمیلی، با موضعگیری رسمی نظام و آنچه رهبری انقلاب اسلامی بر آن پای میفشردند مطابقت داشت و اعضای آن تشکل نقش پررنگی در مدیریت جنگ برعهده گرفته بودند که از آن جمله میتوان به آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان دو مؤسس جامعهی روحانیت مبارز اشاره کرد.
کلیدواژهها:
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق، نهضت آزادی، جامعهی روحانیت مبارز، عوامل ذهنی و عینی، دفاع مقدس.