نوشته سید فرزاد نقی موسوی
این پایاننامهی توسط سید فرزاد نقیموسوی برای دریافت مدرک کارشناسیارشد در رشتهی اندیشهی سیاسی در اسلام از پژوهشکدهی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در سال 1396 نوشته شده است. راهنمایی این پایاننامه را آقای دکتر منصور انصاری و مشاورهی آن را خانم دکتر گیتی پورزکی بر عهده داشتند. این پایاننامه در 5 فصل و 171 صفحه نوشته شده و نویسنده در نگارش آن از 54 منبع فارسی، اسناد و منابع آرشیوی از جمله آرشیو روزنامههای جمهوری اسلامی و 5 منبع لاتین بهره برده است.
نویسنده در این پایاننامه تلاش کرده است با استفاده از دو روش تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی، مفهوم امنیت را در دولتهای اکبر هاشمی رفسنجانی (دولت سازندگی)، سید محمد خاتمی (دولت اصلاحات) و محمود احمدینژاد (دولت اصولگرای رادیکال) مورد بررسی قرار دهد.
سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از:
مفهوم امنیت در سه گفتمان سیاسی سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی رادیکال چه تحولی پیدا کرده است؟
سؤالهای فرعی پژوهش نیز عبارت است از:
1- مفهوم امنیت چیست؟
2- دیدگاه گفتمان سیاسی سازندگی در خصوص مفهوم امنیت چیست؟
3- دیدگاه گفتمان سیاسی اصلاحات در خصوص مفهوم امنیت چیست؟
4- دیدگاه گفتمان سیاسی اصولگرایی رادیکال در خصوص امنیت چیست؟
5- رابطهی قدرت و زبان دربارهی مفهوم امنیت به چه نحو قابل تفسیر است؟
6- چالش اصلی سیاستگذاری امنیت در بستر گفتمان به چه نحو قابل تفسیر است؟
فرضیهی اصلی این پژوهش عبارت است از:
امنیت در گفتمان سازندگی عمدتاً در معنای رشد و توسعه اقتصادی با تکیه بر نگرش زیربنایی مصلحتگرایی است. در گفتمان اصلاحات، امنیت مدلول توسعهی سیاسی بر محور دال مردم و در گفتمان اصولگرایی رادیکال، امنیت از دریچهی عدالت اقتصادی مبتنی بر ارزشمداری معنوی و آرمانمحوری طرح شده است.
نویسنده در ادامه به پیشینهی پژوهش پرداخته و چند اثر تألیفشده در اینباره را معرفی کرده است. وی در ادامه و در قسمت تعاریف و مفاهیم، مفهومهایی چون امنیت، گفتمان، قدرت و زبان را تعریف کرده است.
فصل دوم این پایاننامه به مبانی نظری اختصاص یافته است. در این فصل ابتدا به مفهوم امنیت اشاره شده و در ادامه سه گفتمان مهم در حوزهی امنیت (گفتمان کلاسیک، گفتمان مدرن و گفتمان فرامدرن) مورد بحث قرار گرفته است. فهم جدید از امنیت، نگرش فلسفی به امنیت، ابعاد مفهوم امنیت و ماهیت آن در نسبت با قدرت و منافع ملی و نقش نخبگان سیاسی حاکم بر تلقی از امنیت از دیگر قسمتهای این فصل است. در ادامه، دو روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موف و تحلیل انتقادی گفتمان و نقاط اشتراک بین آن دو روش مورد بحث قرار گرفته است.
نویسنده در فصل سوم با عنوان امنیت در گفتمان سازندگی، ابتدا به بافت موقعیتی گفتمان سازندگی و نقش آن در بازتعریف امنیت پرداخته و در ادامه و در قسمت «تحلیل زبانی امنیت هاشمی»، وجوه مختلف امنیت را از زبان هاشمی رفسنجانی بررسی کرده است. از نظر نویسنده، توسعهی اقتصادی در پرتو کار زیربنایی، دال اصلی گفتمان امنیتی هاشمی را تشکیل میدهد. دالها و شبکهی نشانگان امنیت نیز در گفتمان سازندگی عبارت است از: اصالت سرمایه، تعدیل اقتصادی، عملگرایی، نخبهپروری، مصلحتگرایی و تدبیر و ....
در فصل چهارم این پژوهش، امنیت در گفتمان اصلاحات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده در این فصل چون فصل سوم، ابتدا به بافت موقعیتی گفتمان اصلاحات و نقش آن بر تلقی از مفهوم امنیت پرداخته است که از نظر او عبارت است از تنازع گفتمانی چپ و راست، دگرگونی در حوزههای اجتماعی ـ فرهنگی چون تغییر ترکیب جمعیتی کشور، گسترش شهرنشینی و .... تحلیل زبانی امنیت سید محمد خاتمی و دالها و شبکه نشانگان امنیت در گفتمان اصلاحطلبی دیگر قسمتهای این فصل را تشکیل میدهد.
آخرین فصل این پایاننامه به امنیت در گفتمان اصولگرایی رادیکال اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل همچون دو فصل پیشین، ابتدا به بافت موقعیتی گفتمان اصولگرای رادیکال و نقش آن بر تلقی از مفهوم امنیت پرداخته و نادیدهگیری زبان محرومان و طردشدگان آرمانگرا و زبان جدید محمود احمدینژاد را از جمله بافتهای موقعیتی جریان فوق میداند. وی سپس با استناد به سخنان احمدینژاد، به تبیین نگرش او به امنیت پرداخته و در پایان دالها و شبکهی نشانگان امنیت در گفتمان اصولگرای رادیکال را مورد بررسی قرار داده است.
کلیدواژهها:
گفتمان امنیت، دولت سازندگی، دولت اصلاحات، دولت اصولگرای رادیکال.