پنجمین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتاب در دفتر تهیه و تالیف متون و نشریات سازمان تبلیغات اسلامی با موضوع «روشهاي قصهپردازي در قرآن كريم» برگزار شد.
این نشست که با مدیریت مهدی کاموس در دست اجرا قرار گرفته است، مورخ چهارشنبه 3 بهمنماه سال 1390 با حضور مديران، كارشناسان و كاركنان سازمان تبليغات اسلامي در محل سالن همايشهاي معاونت پژوهشي و آموزشي و با سخنرانی جناب آقاي استاد محسن هجري در سازمان تبلیغات اسلامي برگزار شد.
مهدي كاموس، مجري و كارشناس اين سلسله جلسات، در ابتدا با بيان اين نكته كه ايرانيان در تفسير قرآن، پيشرو هستند اما در زمينه پژوهش در حوزه قصص قرآني، مصريان پركار بودهاند، جلسه را آغاز نمود.

سپس استاد هجري نويسندهي ادبيات كودك و نوجوان اظهار داشت: متن مقدس قرآن، صامت و ساكت نيست بلكه سخن ميگويد و پيام دارد. اين متن، كنش دارد. متن قرآن، به گونهاي نيست كه معاني را بر آن حمل كنيم بلكه بسته به نيازهايمان، ميتوان آن را به سخن آورد. قرآن، يك منبع پايان ناپذير است. كنشمند و هوشمند است. ضمن آن كه، مؤلف اين كتاب مقدس، حي و حاضر است و نميتوان آن را مشمول مرگ مؤلف و توابع آن دانست. اگر با فقر و نياز با متن، مواجه شويم ميتوانيم نكاتي را از آن است استخراج كنيم.
مطالبي كه در اين جلسه، ذكر ميشود احتمال است و قطع و يقييني در آن وجود ندارد و صرفاً از نگاه و برداشت يك قصهنويس، قابل طرح است.
مفهوم قصه در قرآن در مقايسه با ادبيات مدرن مانند رمان، داستان كوتاه، داستان بلند و غيره و داستانهاي كهن مانند افسانهها، داراي تمايزاتي است.
در بيان ويژگيهاي خاص قصهنويسي در قرآن، موارد زير را ميتوان اشاره نمود:
1. قصهها، صرفاً روايت نيست.
2. مجموعهاي از واقع و بيان، قصه را ميسازد.
3. صرف حظ ادبي مخاطب بر خلاف ادبيات مدرن، موردنظر قصههاي قرآن نيست.
4. جنس قصههاي قرآن از رئال است.
5. قصههاي قرآني، ما را به ساحت واقع، پرتاب ميكند و ما را اسير لفظ و داستان نميكند.
6. در روايت مدرن، براي لذت مخاطب و با اتكا به عنصر خيال، يك داستان را خلق ميكينم. داستان نويس، حس شخصي خود را منتقل ميكند. فقط كافي است يك پيوستگي در متن وجود داشته باشد.

7. خيال به صورت خيال آزاد نيست بلكه يك نوع همنشيني با واقعيت خارجي دارد.
8. در زمان نزول، قرآن در مظان اين اتهام بود كه اسطوره است. در حالي كه اسطوره در زبان و نه واقع، روي ميدهد.
9. در قصههاي قرآن، يك شخصيت مشترك و ثابت وجود دارد و آن خداوند متعال است.
10. خداي قرآني، خداي نزديك است.
11. در قرآن، شخصيتپردازي انبياء از شخصيتپردازي متكلمان، متفاوت است. شخصيتها در قرآن، زميني است.
12. پرهيز از مميزي ويژگي ديگر قصههاي قرآني است.
13. در قصهها، ايجاز وجود دارد برخلاف قصههاي عهد عتيق.