چهارمین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتاب در دفتر تهیه و تالیف متون و نشریات سازمان تبلیغات اسلامی با موضوع «مؤلفههاي هويتي ادبيات عاشورايي» برگزار شد.
این نشست که با مدیریت مهدی کاموس در دست اجرا قرار گرفته است، مورخ دوشنبه 28 ديماه سال 1390 با حضور مديران، كارشناسان و كاركنان سازمان تبليغات اسلامي در محل سالن همايشهاي معاونت پژوهشي و آموزشي و با سخنرانی جناب آقاي دكتر محمد سنگري محقق در سازمان تبلیغات اسلامي برگزار شد.
دكتر محمدرضا سنگري پژوهشگر حوزهي ادبيات عاشورايي اظهار داشت: لازم دانستن بررسي مؤلفههاي هويتي عاشورا جهت شناخت مؤلفههاي ادبيات عاشورايي، بحث خود را آغاز نمود. هويت شيعي عاشورا، هويت زماني، هويت تاريخي و آيندهسازي عاشورا، مفاهيم برجستهاي هستند كه به اعتقاد دكتر سنگري، هويتهاي عاشورا را تشكيل ميدهند. دكتر سنگري در توضيح اين عناصر افزود: دو ماه محرم و صفر در طول سال شيعيان، اختصاص به موضوع عاشورا پيدا كردهاند و اين يعني عاشورا، نوعي هويت و برجستگي زماني در حيات ما دارد. همچنين، گويي روشنترين بخش تاريخ ما، مقطع زماني عاشوراست. لذا به اين جهت، عاشورا، ماهيتي تاريخي نيز براي ما پيدا كرده است.
استاد سنگري در بخش ديگر سخنراني خود ادامه داد: اگر قرآن، عاليترين قانون است. كربلا عاليترين اجراست. تنها كسي كه خود را اسوه ناميد، حضرت اباعبدا... است. لذا فرمود:
«ولكم في اسو»؛ من الگوي شما هستم.

اصليترين محور بحثهاي دكتر سنگري به تبيين مؤلفههاي هويتي ادبيات عاشورا اختصاص يافت. وي با اذعان به اين كه امروزه، نثر به لحاظ ماهيت رسانهاي خود به شعر و كاركردهاي آن نزديك شده است تصريح كرد: حوزه ادبيات منشور عاشورايي با شعر برابري ميكند وي سپس مؤلفههاي سازنده ادبيات عاشورايي را اين گونه بر شمرد:
اولين مؤلفه، هويت تراژيك و سوگوارگي است. مظهر اين سوگواره را در بكاء و گريه بر مصائب ميبينيم. گريه، پل ارتباط عاطفي است. ائمه هم بر روي سوگ و عزا بسيار تأكيد و تأمل نمودهاند. اشک، نقش تأثيرگذار مهمي دارد. حداقل نقش اشک اين است كه يك سبك خاصي را براي فرد به ارمغان ميآورد. مقاتل با رويكرد سوگ نوشته شدهاند. از عصر آل بويه در حدود قرن چهارم و پنجم هجري، رويكرد مقاتل با سوگ است. در كتاب «مقتل الحسين» كه معروف به مقتل خوارزمي است اين نگاه سوگمندانه به حادثه كربلا منعكس شده است. در عصر قاجاريه، حتي نام كتابها از اين رويكرد تراژيك، متأثر است. مثلاً كتاب لهوف، به معناي آه و درد و سوز، اين جريان به تدريج سبب حذف، كتابهايي با محتوا و ابعاد غير سوگمندانه شد. چرا كه نگاه، عاطفي است و نويسنده سعي ميكند بافت تأثيرگذاري ارائه نمايد.
كتاب ديگري كه در اين حوزه ميتوان به آن اشاره كرد «روضهالشهداء» اثر ملاحسين كاشفي است. اين كتاب حدود قرن دهم هجري تأليف شده است. خلق اين كتاب، يك مقطعي تازه در حوزه ادبيات عاشورايي است. نام روضه از نام همين كتاب برگرفته شده است. اين كتاب چند ابتكار را در خود دارد:
يك ساخت داستاني است. اين عامل خود سبب ورود عنصر تخيل در انعكاس حادثه عاشورا شده است. البته ورود تخيل و عناصر داستاني، زمينهاي هم براي ورود تحريفات شده است.
دكتر سنگري در ضمن بحث، يادآور شد: بسياري از منابع عاشورايي ما از ميان رفته و اكنون به قول مرحوم شعراني حدوداً از هر حدود 10 اثر عاشوريي، يك اثر، به دست ما رسيده است.

بازگرداني رجزهاي كربلا به شعر فارسي، كار ديگر روضهالشهداست. رجز شعر برانگيزننده است. يك موضع تقليدي در كشورهاي اردو، تركي و عربي از كتاب «روضهالشهدا» به راه افتاد. در «الذريعه» بيش از صد و چند كتاب را معرفي ميكند كه تحث تأثير روضهالشهدا نوشته شده است. يعني متنهايي مانند نثر گلستان، منشئات قائم مقام فراهاني كه ساختاري داستاني روايي دارد و ضمناً سوگ، غلبه دارد.
اين نگاه تراژيك، جلوتر كه ميآييم بيشتر ميشود. به نام اين كتابها دقت كنيد: بحر الدموع، طوفان البكاء، مهيجالاحزان، محرقالقلوب، مجالس الاحزان، مجمع المصائب، بتدريج كتابها به سمت مجلس شدن ميروند. انگيزه اين بوده است كه هر مجلسي براي يك جلسه روضه باشد. كتابهاي شوشتري نمونه ديگري هستند اينها در واقع مجالس سخنراني به شمار ميروند. آثار شعري اين دوره هم همه در حوزه سوگ هستند مانند آثار محتشم، صائب تبريزي، مرحوم كمپاني و....
هويت ديگر، هويت عرفاني است. بخشي از ادبيات عاشورايي، هويتي عارفانه دارد. يعني سعي كردهاند از زاويهي عرفان به كربلا بنگرند. سوگ، پيام، حماسه و عرفان، چهارضلع واقعه عاشوراست. بعد عرفان كربلا در سده «گنجينهالاسرار» ساماني با نگاه كاملاً عارفانه به موضوع كربلا نگريستهاند.
هويت ضمني، عنصر سوم و مؤلفه ديگر ادبيات عاشورايي است. فتح خون شهيد آويني و كفشهاي مكاشفه احمد عزيزي در اين دسته جاي ميگيرند. در فتح خون، متني كاملاً عاشورايي با رگههايي عرفاني به چشم ميخورد.
