دومین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتاب در دفتر تهیه و تالیف متون و نشریات سازمان تبلیغات اسلامی با موضوع «گونهشناسي زندگينامههاي مستند» برگزار شد.
این نشست که با مدیریت مهدی کاموس در دست اجرا قرار گرفته است، مورخ دوشنبه 5 ديماه سال 1390 با حضور مديران، كارشناسان و كاركنان سازمان تبليغات اسلامي در محل سالن همايشهاي معاونت پژوهشي و آموزشي و با سخنرانی جناب آقاي دكتر يعقوب توكلي محقق و تاريخنگار در سازمان تبلیغات اسلامي برگزار شد.
در ابتداي اين مراسم مهدي كاموس، نويسنده و منتقد بيان داشت: زندگينامه نويسي به دو دسته اعم از خود نوشت و ديگر نوشت تقسيم ميشود و به نوعي زندگينامهها را ميتوان به زندگينامه مستند، غير مستند و داستاني تقسيم كرد.
وي با بيان اينكه اسم زندگينامه، اسمي است كه همواره با او در ارتباط هستيم، اضافه كرد: برخي از نويسندگان در شناخت بحث زندگي ابراز حيراني ميكنند چرا كه شناخت واقعيت بسيار دشوار است.
كاموس ادامه داد: زندگينامه نويسي بسيار مهم است چرا كه اين امر در تمام رشتهها اعم از زبانشناسي، زبانشناسي باليني و مردمشناسي حائز اهميت است و معتقدم در جوار پژوهشهاي پيمايشي و آماري، زندگينامه نويسي حائز اهميت است.
اين منتقد گفت: زندگينامه نويسي در بسياري از اوقات كاربردهاي بسياري دارد به خصوص زندگينامه نويسي مستند كه در تمام رشتهها كاربرد دارد اما كمتر به اين حوزه پرداخته شده است چرا كه بيشتر خاطرات شفاهي بوده و مستندات آن كمتر است.
در ادامه اين مراسم يعقوب توكلي، محقق و تاريخنگار، اظهار داشت: بحث نظري در خصوص زندگينامه نويسي مستند بحثي كاملا نويي است و بنده بيش از 20 سال زندگينامه نوشته و زندگينامههاي متعددي را مورد مطالعه قرار ميدهم اما تاكنون درباره بحث نظري آن تاكنون مطالبي را نديدهام اما مقالههاي كوتاهي درباره شيوهنامه و آن هم شيوهنامهي ادبي است وجود دارد.

وي اضافه كرد: در علم تاريخ چند بحث عمده وجود دارد كه يكي از آنها فلسفه تاريخ است كه به قواعد عمومي حاكم بر جهان و به رفتار انساني و تحولات جهاني ميپردازد.
توكلي ادامه داد: موضوع ديگر در اين راستا علم تاريخ است كه گزارش سندي درباره يك پديده تاريخي بوده كه عمده كتابهايي كه در اختيار ما است، متون تاريخ بوده و معتقدم فهم و فلسفه تاريخ در واقع بحث فلسفه علم زندگينامه و گونههاي زندگينامه است.
وي افزود: در بحث فلسفه علم تاريخ به علل و پرداختن علل تاريخ در زمان و دوران آن ميپردازيم و در اينجا اين سؤال مطرح است كه چرا عموم نوشتهها توجه به تاريخ باستان دارد و چرا توجه به عصر سيدالشهدا و اميرالمومنين (ع) در بيشتر مطالب وجود دارد.
معتقدم علل شكلگيري علم تاريخ در ماههاي مختلف جزء موضوعاتي است كه بايد به آن توجه كنيم.
اين نويسنده گفت: در زندگي نامه نويسي بايد سعي كنيم شخصيتها را بشناسيم و به نوعي نظام فكري، تربيتي و نظام اجتماعي شخصيتها بايد مورد توجه نويسنده قرار گيرد.
توكلي با بيان اينكه شناخت مجموعههاي مختلف در شناخت قضاياي تاريخي بسيار مؤثر است، ادامه داد: در اينجا اين سؤال مطرح است كه چرا شخصيتي با نام امام خميني (ره) توانست انقلاب برپا كند چرا آيتالله شيخ فضلالله نوري نتوانست به اين امر بپردازد براي اينكه بتوانيم به اين علتها دست يابيم و پاسخي به آن دهيم بايد شناخت كاملي از آيتالله كاشاني، شيخ فضل الله نوري و امام راحل داشته باشيم و اين شخصيتهاي بزرگ را بشناسيم.
وي بيان كرد: آنچه كه تاكنون درباره متون مختلف نوشته شده است داراي سه شكل بوده يعني در شكل و فرم يك نگاه تكنگاري، تجميعي و تلفيقي وجود دارد در مدل تكنگاري يعني براي يك شخصيت يك مطلب جداگانه مينويسيم كه ممكن است يك مقاله تكنگاري باشد.
توكلي با بيان اينكه تكنگاريها گاهي كتاب و گاهي مقاله است، اضافه كرد: گاهي تكنگاري، مقاله و كتاب نيست بلكه از هر دوي آنها نيز كمحجمتر است كه ميتوان آن را پاورقي ناميد.
وي ادامه داد: مدل ديگر از زندگينامهها زندگي نامه تجميعي است اين زندگينامه به جمعي از شخصيتها مربوط ميشود كه در كنار يكديگر تجميع ميشوند.
اين محقق گفت: در تجميع فرهنگنامهاي، رجال را در ساخت مجزا در كنار يكديگر قرار ميدهيم، همچنين گاهي زندگينامه نويسي، زندگينامه تلفيقي و موضوعي است كه همين دايرةالمعارف از موضوعات مختلف است كه در آن زندگينامه هم وجود دارد.

وي اضافه كرد: در اين راستا كتاب، اختصاص به رجال و شخصيت ندارد بلكه به موضوعات مختلف توجه داشته كه درباره رجال و شخصيتها، زندگينامه مستند نوشته ميشود و امكان اينكه اين متنها ترخيصي باشد، وجود دارد.
توكلي بيان كرد: بسياري از فرهنگنامههاي جديد با ظرافتي هوشيارانه به شخصيت امام راحل (ره) نپرداختهاند و بيشتر به رجال و شخصيتهاي دنيا اشاره كردهاند يعني حتي نه به امام راحل (ره) بلكه از شخصيتهاي ديني نيز مطلبي در اين فرهنگنامههاي جديد بيان نشده است و معتقدند اين شخصيتها رجال عمومي نيستند و تنها به عنوان شخصيتهاي ديني محسوب ميشوند.
اين نويسنده گفت: تكنگاريها معمولا در شكل كتاب به لحاظ حجم و فرم نوشتن نقلي و يا تحليل هستند يعني گاهي تكنگاريها، تكنگاريهاي تحليل است كه به طور مثال ميتوان به كتاب «حماسه حسيني» نوشته شهيد مطهري كه دربارهي امام حسين (ع) است اشاره كرد چرا كه اين اثر يك كتاب تكنگاري تحليلي بوده اما زندگينامه نيست.
وي با بيان اين كه تاكنون كمتر نويسندهاي توانسته درباره حيات سياسي امام موسي كاظم (ع) به نگارش كتابي بپردازد، بيان كرد: معتقدم درباره اين امام همام آثار بسيار اندكي وجود دارد و آرزوي بنده اين است كه نويسندهاي در اين راستا بتواند اثري را توليد كند چرا كه اگر نظام مرجعيت در شيعه تداوم يافته به خاطر وجود اين امام همام است.
اين محقق گفت: پيشينه هر كتابي كه درباره پهلوي نوشته شده يك نويسنده چپگرا وجود دارد كه از جمله آن ميتوان به عباس ميلاني اشاره كرد، همچنين نوع ديگر تكنگاريها، خود نوشتها است كه آنها را ميتوان در شكل خاطر و در شكل زندگينامه مشاهده كنيم. وي با بيان اينكه تكنگاريهاي خود نوشت، آميخته با تاريخ است، اضافه كرد: در خود نوشتهها هم استناد و هم انتقاد امري جدي است كه از نمونه آثار در زندگي خود نوشت ميتوان به كتاب سياحت شرق مرحوم قوچاني كه يك اثر با ارزش است، اشاره كرد
توكلي ادامه داد: مدل جديد زندگينامه زندگينامههاي سياسيون است يعني سياسيون در زمانهايي كه در زندان به سر ميبردند مجبور به نگارش تاريخ زندگي خود بودند كه برخي از آنها منوط به شرايط تاريخ زندگي خود را مفصل و بعضي ديگر مختصر به آن ميپرداختند اما بايد توجه كرد كه زندگينامههاي دوران حبس بسيار معتبر نيست.
اين محقق با بيان اينكه در مدل زندگينامه جايگزين نوشت، يك تجاريگري حاكم است، گفت: در مدل زندگينامه جايگزين نوشت ميتوان به ذبيحالله منصوري و آثار اين نويسنده اشاره كرد.
وي اضافه كرد: زندگينامه فرهنگ نامهاي داراي مدلهاي مختلفي است كه برخي اوقات فرهنگ نامه رجال و شخصيتها براساس دين و مذهب نوشته ميشود و گاهي ديگر فرهنگنامهها براساس شخصيتهاي مشهور به نگارش در ميآيند.
توكلي با بيان اينكه برخي اوقات زندگينامه فرهنگنامهاي بر اساس نوع علم و روش زندگي نوشته ميشود، بيان كرد: معتقدم برخي از اساتيد در بحث تخصصي درباره امام صادق (ع) مشكل و يا نقطه ضعف دارند، همچنين گاهي زندگينامه فرهنگ نامهاي براساس نوع مرگ و تاريخ مرگ در قرون مختلف است و گاهي ديگر براساس جغرافيا به نگارش در ميآيد.
وي افزود: فرهنگ نامه نويسي براساس شخصيت و زمان تاريخي هم وجود دارد كه ميتوان به كتاب «گلشن ابرار» اشاره كرد و در زندگينامه نويسي چه در تكنگاري و چه در فرهنگنامهاي نگارش بر اساس ترويجي است و نسل در حال تربيت را بايد به اين سمت بكشانيم.
اين نويسنده گفت: در زندگينامه ترويجي دو مدل جديد وجود دارد كه ميتوان به يادنامه نويسي و جشننامه نويسي اشاره كرد.
يادنامه نويسي درباره چهره و شخصيتهايي كه از دنيا رفتهاند اما افرادي به احترام آنها اطلاعات مربوط را جمعآوري ميكنند، مربوط ميشود و جشننامه نويسي به آثاري اطلاق ميشود كه شخصيتي در قيد حيات بوده و اثري براي او به نگارش در ميآيد.